English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 305 (7965 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
aerial line U خط هوایی
linear distance U خط هوایی
air lane U خط هوایی
overhead conductor U خط هوایی
overhead line U خط هوایی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
steadied U فرمان داده شده هستم در رهگیری هوایی
steadies U فرمان داده شده هستم در رهگیری هوایی
steadiest U فرمان داده شده هستم در رهگیری هوایی
steady U فرمان داده شده هستم در رهگیری هوایی
steadying U فرمان داده شده هستم در رهگیری هوایی
meteor U پدیده هوایی
meteors U پدیده هوایی
well U در رهگیری هوایی یعنی جنگ افزارهای یاد شده خوب کارمی کنند
wells U در رهگیری هوایی یعنی جنگ افزارهای یاد شده خوب کارمی کنند
airy U هوایی
seascape U منظره هوایی دریا
seascapes U منظره هوایی دریا
strike U تک هوایی
strikes U تک هوایی
loft U توپ هوایی زدن
loft U ضربه زدن هوایی بصورت قوسی رها کردن گوی بولینگ در هوا که به شدت به مسیر بخورد
lofts U توپ هوایی زدن
lofts U ضربه زدن هوایی بصورت قوسی رها کردن گوی بولینگ در هوا که به شدت به مسیر بخورد
flight U رسد هوایی
sleeve U هدف هوائی برای تیراندازی ضد هوایی
sleeves U هدف هوائی برای تیراندازی ضد هوایی
wing U گروه هوایی هر چیزی که هوا را برهم میزند
wing U گروه هوایی
wing U تیپ هوایی جناح
winging U گروه هوایی هر چیزی که هوا را برهم میزند
winging U گروه هوایی
winging U تیپ هوایی جناح
air U هوایی هواپیمایی نیروی هوایی
air U پاس هوایی
air U هوایی
aired U هوایی هواپیمایی نیروی هوایی
aired U پاس هوایی
aired U هوایی
airs U هوایی هواپیمایی نیروی هوایی
airs U پاس هوایی
airs U هوایی
aspect U رادار مراقبت هوایی و ضدزیردریایی
aspects U رادار مراقبت هوایی و ضدزیردریایی
aerospace U فضای هوایی
aerospace U فضای هوایی بالای منطقه عملیات
pigeon U در رهگیری هوایی یعنی اینکه گرای مغناطیسی و مسافت پایگاه هوایی از هواپیما این قدر است
pigeons U در رهگیری هوایی یعنی اینکه گرای مغناطیسی و مسافت پایگاه هوایی از هواپیما این قدر است
music U در رهگیری هوایی به معنی پخش پارازیت دردستگاههای الکترونیکی است
purple U در رهگیری هوایی یعنی یکان یا هواپیمای تعیین شده مشکوک به حمل جنگ افزاراتمی است
aerobic U هوایی
aerobics U هوایی
howler U بوق اعلام زمان تیراندازی به توپهای ضد هوایی
howlers U بوق اعلام زمان تیراندازی به توپهای ضد هوایی
image U عکس هوایی
images U عکس هوایی
sweep U تجسس هوایی سریع منطقه دشمن
lob U ضربه قوسدار هوایی توپ بلند به دیوار مقابل که به گوشه مخالف برگردد
lobbed U ضربه قوسدار هوایی توپ بلند به دیوار مقابل که به گوشه مخالف برگردد
lobbing U ضربه قوسدار هوایی توپ بلند به دیوار مقابل که به گوشه مخالف برگردد
lobs U ضربه قوسدار هوایی توپ بلند به دیوار مقابل که به گوشه مخالف برگردد
airspeed U سرعت سیر هوایی
airspeed U سرعت هوایی هواپیما
airspeeds U سرعت سیر هوایی
airspeeds U سرعت هوایی هواپیما
quail U نوعی موشک فریبنده که برای کور کردن رادارها و یاسیستم پدافند هوایی دشمن ازهواپیما پرتاب میشود
quails U نوعی موشک فریبنده که برای کور کردن رادارها و یاسیستم پدافند هوایی دشمن ازهواپیما پرتاب میشود
merged U باهواپیمای دشمن برخورد کرددر رهگیری هوایی
splashed U در پدافند هوایی یعنی هواپیمای دشمن زده شد
few U تعداد 7 هواپیما یا کمتر از ان که در درگیری هوایی شرکت داشته باشند
fewer U تعداد 7 هواپیما یا کمتر از ان که در درگیری هوایی شرکت داشته باشند
fewest U تعداد 7 هواپیما یا کمتر از ان که در درگیری هوایی شرکت داشته باشند
orbiting U در رهگیری هوایی یعنی درحال چرخش یا دور بزنید وهدف را جستجو کنید
pancake U در رهگیری هوایی یعنی می خواهم به زمین بنشینم یا به زمین بنشینید
pancakes U در رهگیری هوایی یعنی می خواهم به زمین بنشینم یا به زمین بنشینید
duck U کد مخصوص درگیریهای هوایی
ducked U کد مخصوص درگیریهای هوایی
duckings U کد مخصوص درگیریهای هوایی
ducks U کد مخصوص درگیریهای هوایی
punch U در رهگیری هوایی یعنی به زودی با هواپیمای دشمن روبرو خواهید شد
punched U در رهگیری هوایی یعنی به زودی با هواپیمای دشمن روبرو خواهید شد
punches U در رهگیری هوایی یعنی به زودی با هواپیمای دشمن روبرو خواهید شد
isobar U خطوط هم فشار خطوط متحدالفشار هوایی
isobars U خطوط هم فشار خطوط متحدالفشار هوایی
lift U حمل و نقل هوایی
lift U مقدورات هوایی
lifted U حمل و نقل هوایی
lifted U مقدورات هوایی
lifting U حمل و نقل هوایی
lifting U مقدورات هوایی
lifts U حمل و نقل هوایی
lifts U مقدورات هوایی
linesman U سیمکش هوایی
linesmen U سیمکش هوایی
kite U کایت هوایی
kites U کایت هوایی
overpass U پل هوایی
overpasses U پل هوایی
interpreter U مفسر عکس هوایی مفسر
interpreters U مفسر عکس هوایی مفسر
all clear U سوت رفع خطر هوایی
all clear U شیپور رفع خطر هوایی رفع خطر
imagery U عکاسی هوایی
tone U سایه روشن عکس هوایی
tones U سایه روشن عکس هوایی
skies U زیاد بالا بردن توپ هوایی زدن
Other Matches
airlift service U سرویس حمل و نقل هوایی خدمات ترابری هوایی قسمت ترابری هوایی
holiday U تولید رخنه در عکاسی هوایی محوطه پوشیده نشده درعکاسی هوایی
holidays U تولید رخنه در عکاسی هوایی محوطه پوشیده نشده درعکاسی هوایی
telling U مخابره اطلاعات به دست امده از تجسس هوایی به یکانهای پدافند هوایی
antiair warfare U جنگ ضدبرتری هوایی نبرد بر علیه برتری هوایی دشمن
air policing U عملیات گشت زنی هوایی پاسوری هوایی در زمان صلح
restrictive fire plan U طرح اتش محدود کننده حرکات هوایی یا تامینی هوایی
pounce U در رهگیری هوایی یعنی دروضعی هستم که اماده برای درگیری هوایی می باشم
pounces U در رهگیری هوایی یعنی دروضعی هستم که اماده برای درگیری هوایی می باشم
pouncing U در رهگیری هوایی یعنی دروضعی هستم که اماده برای درگیری هوایی می باشم
pounced U در رهگیری هوایی یعنی دروضعی هستم که اماده برای درگیری هوایی می باشم
i stay U در رهگیری هوایی به علامت ماموریت گشت هوایی راتحویل گرفتم اعلام میشود
line chief U افسرجزء نیروی هوایی که درفرود امدن وبرخاستن هواپیمادرخطوط هوایی نظارت میکند
air delivery container U جعبههای مخصوص حمل بارهای هوایی جعبه حامل بار در نقل و انتقال هوایی
broadcast controlled air interception U نوعی رهگیری هوایی که هواپیمای رهگیر را مداوم درجریان تک هوایی دشمن قرارمی دهند
air sentinel U گارد هوایی نگهبان مخصوص اعلام خطرتک هوایی
steers U در رهگیری هوایی و پشتیبانی مستقیم هوایی یعنی گرای مغناطیسی داده شده را ببندید تا به من برسید
steered U در رهگیری هوایی و پشتیبانی مستقیم هوایی یعنی گرای مغناطیسی داده شده را ببندید تا به من برسید
steer U در رهگیری هوایی و پشتیبانی مستقیم هوایی یعنی گرای مغناطیسی داده شده را ببندید تا به من برسید
air scoop U چاه هوایی صفحه تنظیم دریچه هوایی
sleeve target U هدف کش هوایی استوانهای برای تیراندازی ضد هوایی
flak U گلوله خودترکان ضد هوایی توپ پدافند هوایی
fly through U عبور هدف هوایی از مخروط اتش ضد هوایی تقاطع هدف با اتش ضد هوایی
air superiority U برتری موقت هوایی رجحان هوایی
air suprmacy U برتری کامل هوایی سیادت هوایی
air interdiction U عملیات ممانعتی هوایی ممانعت هوایی
air pilots U خلبانان نیروی هوایی راهنمایان هوایی
aviation pay U معاش هوایی سختی خدمت هوایی
carrier air group U دو یا چند گردان هوایی که درروی یک ناو مستقر باشند گروه هوایی ناو هواپیمابر
air branch U قسمت هوایی رسته هوایی
notice to airmen U اعلامیه هوایی یا اعلان هوایی
air material U ماتریل هوایی وسایل هوایی
tropopause U منطقه چاه هوایی جوی بین استراتوسفر و تروپوسفر منطقه سکته هوایی
splash U ترکیدن ترکیدن گلوله در پدافند هوایی یعنی کلیه هدفهای هوایی زده شد
splashes U ترکیدن ترکیدن گلوله در پدافند هوایی یعنی کلیه هدفهای هوایی زده شد
splashing U ترکیدن ترکیدن گلوله در پدافند هوایی یعنی کلیه هدفهای هوایی زده شد
code panel U رمز ارتباطات در عملیات هوایی و زمینی کلید رمزارتباطات در عملیات هوایی وزمینی
air station U ایستگاه عکس برداری هوایی نقطه تمرکز عکسبرداری هوایی ایستگاه هواشناسی
air picket U هواپیمای مخصوص اکتشاف و گزارش و ردیابی هواپیماو موشکهای دشمن هواپیمای گشتی هوایی هواپیمای پیشقراول هوایی
air photographic U شناسایی از طریق عکسبرداری هوایی شناسایی با استفاده ازعکس هوایی
tactical air controler U افسر کنترل عملیات هوایی مسئول مرکز کنترل هوایی
air scout U هواپیمای دیده ور هوایی هواپیمای مخصوص گشت زنی هوایی
call mission U درخواست پشتیبانی فوری هوایی ماموریت هوایی طبق درخواست
airlift command U فرماندهی ترابری هوایی قسمت حمل و نقل هوایی فرماندهی حمل و نقل هوایی
photogrammetry U علم تهیه نقشه از روی عکس هوایی یا اندازه گیری فواصل زمینی از روی عکس هوایی
air defense commander U فرماندهی پدافند هوایی فرمانده پدافند هوایی یک منطقه
airspace prohibited area U منطقه ممنوعه هوایی منطقه منع پرواز هوایی
air search attack unit U تیم تجسس و نابودی هوایی تیم تک اکتشافی هوایی
airlift capacity U مقدورات ترابری هوایی مقدورات حمل و نقل هوایی
emergency scramble U درگیری اضطراری هوایی فرمان درگیری سریع هوایی
channel airlift U سرویس حمل و نقل هوایی موجود در هر یکان خدمات حمل و نقل هوایی امادی
dispersal airfield U فرودگاههای مخصوص تفرقه هوایی فرودگاه مخصوص تفرقه در اماده باش هوایی
trimetrogon U عکاسی هوایی با استفاده ازسه بعد یا صفحه سه بعدی عکاسی سه بعدی هوایی
air survey photography U عکسبرداری تجسسی هوایی عکسبرداری اکتشافی هوایی
airlift control element U عنصر کنترل ترابری هوایی عنصر کنترل حمل و نقل هوایی
airhead operations U عملیات مخصوص گرفتن سرپل هوایی عملیات تهیه سرپل هوایی
combat airlift support U پشتیبانی رزمی حمل و نقل هوایی پشتیبانی رزمی ترابری هوایی
trunkair route U مسیر هوایی استراتژیکی مسیر حرکت و حمل و نقل استراتژیکی هوایی
country cover diagram U دیاگرام نشان دهنده اجرای عکاسی هوایی در هر کشور دیاگرام پوشش عکاسی هوایی در سطح کشور
air defense action area U منطقه پوشش پدافند هوایی منطقه عمل پدافند هوایی
chalk commander U فرمانده سریال حرکت هوایی فرمانده سریال بار هوایی
chalk number U شماره سریال بار هوایی شماره سریال حرکت هوایی
tactical air control center U مرکز کنترل نیروی هوایی تاکتیکی کنترل هوایی تاکتیکی
air position U موقعیت هوایی موقعیت هوایی هواپیما
air defense readiness U وضعیت امادگی پدافند هوایی امادگی پدافند هوایی
air distant support U پشتیبانی هوایی دور پشتیبانی هوایی از راه دور
aerospace projection operations U عملیات مخصوص گسترش منطقه فضای هوایی عملیات مخصوص توسعه منطقه فضای هوایی
air alert warning U اعلام اماده باش هوایی اعلام خطر یا اماده باش هوایی
heavy lift U حمل و نقل هوایی سنگین واحد حمل و نقل هوایی سنگین
pneumatic U هوایی
raid U تک هوایی
air drawn U هوایی
atmospheric U هوایی
raiding U تک هوایی
raids U تک هوایی
skyway U پل هوایی
AA U ضد هوایی
aery U هوایی
overhead U هوایی
airborne U هوایی
over-pass U پل هوایی
air attack U تک هوایی
air strike U تک هوایی
air head U سر پل هوایی
air built U هوایی
stuffiness U بد هوایی
raided U تک هوایی
aviation medicine U طب هوایی
airhead line U خط سر پل هوایی
acclimatization U هم هوایی
anti aircraft U ضد هوایی
air raid U تک هوایی
air raids U تک هوایی
overhead roadway U پل هوایی
aerials U هوایی
aerial U هوایی
flying bridge U پل هوایی
air strike U حمله هوایی
air capacitor U خازن هوایی
dollies U هدف کش هوایی
air burst U ترکش هوایی
air terminal U ترمینال هوایی
air terminals U ترمینال هوایی
air curtain U پوشش هوایی
fly U توپ هوایی
air cover U پوشش هوایی
air chief marshal U سپهبد هوایی
air forces U نیروی هوایی
air command U یکان هوایی
air cooled transformer U مبدل هوایی
air corridor U دالان هوایی
air control ship U ناوکنترل هوایی
air pocket U چاه هوایی
air control U کنترل هوایی
air consignment U محموله هوایی
air base U پایگاه هوایی
air pockets U چاه هوایی
air bases U پایگاه هوایی
air command U فرماندهی هوایی
air attack U حمله هوایی
skyrocketed U موشک هوایی
skyrockets U موشک هوایی
aerial reconnaissance U شناسایی هوایی
aerial burst U ترکش هوایی
aerial radar U رادار هوایی
aerial port U باراندازی هوایی
aerial burst U انفجار هوایی
aerial port U لنگرگاه هوایی
aerial circuit آنتن هوایی
aerial delivery U پرتاب هوایی
aerial pickets U گشت هوایی
aerial pickets U پیکه هوایی
aerial perspective U نمای هوایی
air observation U دیدبانی هوایی
aerial observation U دیدبانی هوایی
skyrocketing U موشک هوایی
aerial supply آماد هوایی
air attache U وابسته هوایی
air ambulance U امبولانس هوایی
dolly U هدف کش هوایی
tow glider U یدک هوایی
lane U خط سیر هوایی
lanes U خط سیر هوایی
sylphid U جن هوایی کوچک
aeronautical mile U میل هوایی
sylphlike U شبیه جن هوایی
aerogramme U نامهء هوایی
aerogram U نامهء هوایی
aerily U بطور هوایی
tactical air observer U دیدبان هوایی
skyrocket U موشک هوایی
aerial navigation U ناوبری هوایی
air surveillance U مراقبت هوایی
all weather U همه هوایی
potshot U گلوله هوایی
an air raid U حمله هوایی
anti aircraft U پدافند هوایی
anti aircraft artillery U توپخانه ضد هوایی
anti aircraft defense U پدافند ضد هوایی
antiaircraft U ضد حملات هوایی
antiaircraft U اسلحه ضد هوایی
aviation channels U کانالهای هوایی
airmobile U متحرک هوایی
airial U محمول هوایی
air target chart U نمودارهدفهای هوایی
air torpedo U اژدر هوایی
air vice marshal U سرتیپ هوایی
combat air patrol U گشتی هوایی
air way U مسیر هوایی
air way station U خطوط هوایی
aircraft accident U سانحه هوایی
airdrop U بارریزی هوایی
airfreight U باربری هوایی
post strike U بعد از تک هوایی
avionics U ارتباطات هوایی
exposure station U ایستگاه هوایی
fire balloon U فانوس هوایی
flush decker U پل هوایی یک پارچه
flying cadet U دانشجوی هوایی
marshal of the air force U ارتشبد هوایی
magnet gap U فاصله هوایی
group captain U سرهنگ هوایی
hard stand U بارانداز هوایی
height hole U چاه هوایی
escadrille U جوخه هوایی
elevated railroad U ترن هوایی
pneumatic drill مته هوایی
bird's eye U منظره هوایی
overhead transmission line U خط انتقال هوایی
overhead roadway U جاده هوایی
overhead line U سیمکشی هوایی
overhead conductor U سیم هوایی
open wire line U خط سیمی هوایی
open wire U سیم هوایی
elevated railroad U خط اهن هوایی
immediate mission U تک فوری هوایی
air suprmacy U حاکمیت هوایی
air damper U خفه کن هوایی
air guard U پاسور هوایی
air guard U گشتی هوایی
Recent search history Forum search
There is no search result on forum.
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com